با تشكر فراوان از سايت jomlak.com
خاطر آسوده زصحرا گذر و بیم مدار
گرگ ها خاطرشان هست که تو آهوی منی...
به دلم نشستی ولی دوزانو... راحت باش برو عقب تکیه بده پاهاتم دراز کن... خیالت راحت ایندل فقط جای توئه!!!
هرگز فراموش نخواهم کرد که برای داشتن تو
دلی را به دریا زدم
که از آب
واهمه داشت...
چه ساده
به اعتبار دستانت
زمین خوردم!!!
تمام دنیا
محله ی کوچکی ست
که تو در آن متولد می شوی
و من
میان بازی بچه های محله
به عشق تو
پیر می شوم
خیلی قشنگه آدم
تو زندگیش یکی رو داشته باشه،
وقتی داغونه
وقتی حوصله هیچکی رو نداره
اون بیاد باهاش حرف بزنه،
وبا تمام بی محلی که بهش میکنی
بهت بگه
"عشقم"
به سلامتیشون
حسرت یعنی
رو به رویم نشسته ای و باز خیسی چشمانم را آن دستمال خشک و
بی احساس پاک کند.
حسرت یعنی شانه هایت دوش به دوشم باشد اما نتوانم از دلتنگی به آن پناه ببرم.
حسرت یعنی تو که در عین بودنت داشتنت را آرزو میکنم...........!!
زمان هیچوقت دردی را دوا نمیکند... این ما هستیم که به مرور زمان به درد عادت میکنیم...
بعد تو چشمام سو ندارن
بعضیام هستن پای برهنه میان تو زندگی ادم....
بعد.... وقتی که دارن میرن لباس مارک دار تنشونه....!
مرا به کعبه چه حاجت؟!.. طواف میکنم "مادری"را که برای لمس دستانش هم باید وضو گرفت.
قایق قدیمی بودم, دلتو دادی به کشتی... از کنار قایق من, با گذشت بودی, گذشتی
(مجید خراطها)
ببینمت
گونه هایت خیس است
بمیرم برایت
باز با این رفیق نابابت
نامش چه بود؟
هان! باران
باز با “باران ” قدم زدی؟
هزار بار گفتم
باران رفیق خوبی نیست برای تنهایی ها
همدم خوبی نیست
برای دردها...
کاش در دهکده ی عشق فراوانی بود. توی دریای صداقت کمی ارزانی بود کاش اگر گاه کمی لطف به هم میکردیم مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود کاش به حرمت دلهای مسافر هرشب توی تنها ترین خاطره مهمانی بود کاش دریا کمی از درد خودش کم میکرد قرض میداد به ما هرچه پریشانی بود
هَمیشه...
زمِستان که می رود،
یک چیز هایی جا می مانَد
مَثلا چَتری در ایستگاه قَطار...
نگاهی پُشت بُخار شیشه...
و رَد پایی روی بَرف...
بیقرارم واسه چشمات اون نگاهی که به یه دنیا می ارزه
میخوام ازتو بنویسم اما اسمت میاد دستم میلرزه
چیکه چیکه آب شدم من وقتی گفتی نمیخوام با تو بمونم
حالا تنها یه پریشون خیلی وقته که دیگه بی هم زبونم
عشق آن نیست که یک دل به صد یار دهی / عشق آن است که صد دل به یک یار دهی
دل کندن از اون همه عشقی که به تو داشتم منو به جایی رسونده که حالا تو چشمای یکی دیگه زل بزنمو بگم عاشقمی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دلم رابه توسپردم توکه امانت داری سرت نمی شدهمان موقع پس میدادی نه شکسته تکه تکه
بازهم تنهانشستم دل گرفت، گفتمش یادی کنم ازآنکه یادم میکند، یادت ازمن بوی حکمت میدهد، من نمیدانم چرا، امادلت بوی محبت میدهد
می گویند:
خوش به حالت!
از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی...!
نمی دانند بعضی دردها
کمر خم می کنند، نه ابرو...!
آنقدر دلتنگم که حتی ابلیس بر وسعت این دلتنگی سجده می کند.
منت کشی های بی دلیل از هر کسی به اون جرات قهرهای بی دلیل میده
قبل از عاشق شدن ابتدا فکر کن که آیا طاقت دوری، جدایی و سختی را داری یانه؟
رفتن بهانه نمیخواهد.... بهانه ی ماندن که تمام شودکافیست...
ﻧﻪ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﺍﺭﻡ
ﻧﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺴﯽ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺳَﺮﺩﻡ...
ﻣﺜﻞ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ
ﺍﺣﺴﺎﺳﻢ ﯾﺦ ﺯﺩﻩ
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺁﻣدنی ﺩﻝ ﺧﻮﺷﻢ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺭﻓﺘنی ﻏﻤﮕﯿﻦ
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﭘُﺮ ﺍﺯ ﺳﮑﻮﺗﻢ..
بساط کرده ام
و تمام نداشته هایم را
ﺑﻪ ﺣﺮﺍﺝ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ...
بی انصاف چانه نزن
ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺎﯾﻢ...
به قیمت عمرم
تمام شده!
دلم رابه توسپردم توکه امانت داری سرت نمی شدهمان موقع پس میدادی نه شکسته تکه تکه
شادباش، نه یک روزبلکه هزاران سال، بگذارآوازه ی شادبودنت، چنان درشهربپیچد، که روسیاه شوند، آنان که برسرغمگین شدنت، شرط بسته اند.
هوا بارانی ست ولی شیشه؛ چرا بخار نمیگیری؟ نترس؛ رفت... دیگر اسمش را رویت نمی نویسم!
به خطوط پیچ در پیچ
فال قهوه ام، در ته فنجان نگاه می کنم.
سکوت می کنم،
در این فکرم
تو در سر کدام پیچ توقف کرده ای
حضرت علی (ع) می فرمایند :سرآغاز نامه ی انسان مؤمن خوش اخلاقی اوست.
غدیر مبارک
حرف کمی نیست
وقتی کسی باشد که تو را
آنگونه که میخواهی دوست بدارد....
مثل کبریت کشیدن در باد زندگی دشوار است. من خلاف جهت آب شنا کردن را مثل یک معجزه باور دارم. آخرین دانه ی کبریتم را می کشم در این باد... هر چه بادا باد
خدا مرا از بهشت راند واز زمین ترساند.
شما مرا از زمین راندید و از خدا ترساندید.
ومن اینک کنار ”شیطان”آرام گرفته ام.
نه مرا از خود می راند,
ونه از هیچ می ترساند...!!!
احمد شاملو
نفسم می گیرد توی، هوایی که نفس های تو نیست (سهراب سپهری)
هر وقت شکست عشقی خوردی بگو :گور بابای بعضیا، پیش به سوی بعدیا...
پروانه ی من در تاری گیر کرده است که عنکبوتش سیر است.
نه میتواند پرواز کند نه میتواند بمیرد!
گاهی نباید ناز کشید
کسی که واقعا دوستت داشته باشه تو اوجِ اختلافات نه میره، نه میذاره تو بری...!!
شک نکن...!!!!!!!!!!
چرا بودنت جورنمیشود من که تمام پازلهای تنهاییم را درست چیده ام..!!
♡×♡=♡°⇒①
گفتم بیا... گفت پاهایم یخ زده!
و من به پایش سوختم!!!
گرم شد...
رفت به سوی دیگری!
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |